نور چشم من ، امانت خدا

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء

نور چشم من ، امانت خدا

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء

.....

بعضی شبها بیخواب و بی تاب میشم. طاقتم رو به اتمام هست.اینکه بخوام یه موجود لطیف و پاک رو بغل کنم منو بیصبر می کنه.


یه روز خواب زایمان دیدم. وحشتناک بود.چون یه دکتر دیگه داشت به زور منو میبرد اتاق عمل. دکتر خودم رسید و نجاتم داد.


بعضی روزها همه چیز ناراحتم می کنه و من تبدیل میشم به یک مامان و همسر بداخلاق و وحشتناک.امروز دیدم نمیشه هی من بداخلاقی کنم سر همسرم.و اون هم خسته کنم. نماز ظهر می خوندم که این حالت خشم به سراغم اومد.بعد تو  نماز خودمو به زور آروم کردم و بعد اصلا به همسر بیچاره نگاه نمی کردم. چون تو اینجور موقع ها حتی نگاه کردن بهش کلافه ام میکنه. رفتم تو اتاق و روی تخت دراز کشیدم .نفس عمیق کشیدم و یه کتاب گرفتم دستم و خودمو گم کردم تو اون کتاب.همسرم فهمیده بود چه خبره. اومد کنارم و آروم گفت هر وقت خواستی بیا ناهار بخوریم و رفت. منم بهش گفتم باشه می دونی که دست خودم نیست.و بعد یواش یواش آروم شدم..به همین سادگی.


دلمو باید نگه دارم تا وسوسه نشم که آرزوهای خودمو به بچه مون القا کنم. نباید هوس های خودمو به بهانه بچه وارد زندگی کنم. اینکه چیزهای مربوط به بچه خیلی خوشکل هستند بیشتر برای جذب مامان بابا ها هست ولی من هی دست دلم رو میگیرم و از مغازه ها بیرون میکشم.

بیشتر کاربردی خرید کردم.اما یه چیزو نمی تونم کنترل کنم.و بیصبرانه منتظرش هستم.اونم خرید کتاب برا بچه هست.ئئ


الان کیکم سوخت. روشو گذاشتم برشته بشه که سوخت.


یه حدیث تو قران همسرم در زیر تفسیر آیه اومده بود که می گفت خدا درد ها و مریضی ها رو که می فرسته می خواد مرگ رو یاد ما بندازه...من خندیدم گفتم پس این کمردردها داره بهم پیام مرگ میده.همسرم نگام کردو گفت دردهای تو پیام زندگیه ! اینقدر به دلم نشست.



خب همین یه کم نوشتم چون دلم تنگ شده بود برا دوستام.وگرنه حس نوشتن نداشتم.


نظرات 2 + ارسال نظر
*پرنیان* جمعه 25 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ http://ghalam110.blogfa.com/

چطوری مامان خانوم؟ ایشالا سال خیلی خوبی داشته باشی و عید سال آینده فسقل خانوم تو بغلت هوار بکشه!!!!

خوبم گلم.

دقیقا راست میگی سال دیگه این موقع حتما تو بغلم هوار میکشه!!!!

ته مانده حرف های دلم (فاطیما) یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 ب.ظ http://tahmandeh.blogsky.com/

چقدر قشنگ گفت آقا رضا
دردهای تو پیام زندگیه
خیلی قشنگ بود
خیلی

ممنونم گلم.ایشالا روزی شما ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد